در طول این مقاله، به بررسی انواع روشهای مختلف قیمت گذاری که در سیستمهای حسابداری و انبار داری مورد استفاده قرار میگیرد، میپردازیم. هر یک از این روشها دارای مزایا و معایب خاص خود هستند که بسته به نوع کالا، خصوصیات بازار و هدف شرکت، انتخاب میشوند.
در نهایت، تلاش خواهیم کرد تا با تحلیل دقیق و مقایسه مختصر بین این روشها، به نتیجهگیری که روشی برای سازمان یا شرکت مورد نظر مناسبتر است، برسیم. هدف این مقاله، بهینهسازی فرآیند قیمت گذاری کالاها و ارتقاء عملکرد مالی و عملیاتی شرکتها از طریق انتخاب روشهای مناسب قیمت گذاری میباشد.
در زمینه قیمت گذاری کالا در سیستم حسابداری و انبار داری، انتخاب روش مناسب قیمت گذاری از اهمیت بسیاری برخوردار است. بسته به نوع کالا، صنعت مورد نظر، و شرایط بازار، میتوان از روشهای مختلفی برای قیمت گذاری استفاده کرد.
منظور از قیمت گذاری کالاها چیست؟
قیمت گذاری کالاها به فرآیند تعیین مقدار پول یا ارزشی است که برای یک کالا، خدمت، یا محصول به مشتری یا مصرفکننده در نظر گرفته میشود. این فرآیند به تعیین قیمت نهایی کالا یا خدمات بر اساس عوامل مختلف اقتصادی، بازاریابی، مالی، تولید و توزیع، تقاضا و عرضه و سایر عوامل مرتبط میپردازد.
قیمت گذاری به عنوان یکی از مؤلفههای اساسی در مدیریت تجارت و کسبوکار، بر اساس اهداف کسبوکاری و استراتژیهای بازاریابی تعیین میشود. در هر سطح از تولید یا خدمات، میتوان از روشهای مختلف قیمت گذاری مانند قیمت گذاری بر اساس هزینه، قیمت گذاری بر اساس رقابت، قیمت گذاری بر اساس ارزش و منافع مشتری، قیمت گذاری با تخفیفها و تعریف رقابتی و ... استفاده کرد.
هدف اصلی قیمت گذاری، تعادل بین میزان ارزش و کیفیت ارائه شده با قیمت تعیین شده است تا هم مشتریها را جذب کند و هم کسبوکار به سودآوری و رشد اقتصادی برسد.
همچنین، قیمت گذاری باید با عوامل بازار، تقاضا و عرضه، شرایط اقتصادی، رقبا و سایر عوامل محیطی هماهنگی داشته باشد تا به نتیجهگیری بهینه برسد.
هدف از قیمت گذاری کالاها چیست؟
اهمیت و اهداف قیمت گذاری کالاها در حوزه کسبوکارها و بازارها بسیار مهم و حیاتی هستند و تأثیر بزرگی بر روی عملکرد و موفقیت کسبوکار دارند. در ادامه، به صورت کامل توضیح دادهایم:
اهمیت قیمت گذاری:
- تأثیر بر فروش و درآمد: قیمت گذاری کالاها مستقیماً تأثیری بر حجم فروش و درآمد کسبوکار دارد. قیمتهای مناسب و جذاب میتوانند مشتریان را ترغیب کنند تا محصول یا خدمت را خریداری کنند و به تبع آن فروش و درآمد افزایش یابد.
- رقابتپذیری: قیمت گذاری کالاها به عنوان یکی از عوامل کلیدی رقابتی محسوب میشود. قیمتهای مناسب و رقابتی میتوانند کسبوکار را در مقابل رقبا قرار دهند و باعث جذب مشتریان بیشتر شوند.
- موقعیت بازار: قیمت گذاری به موقعیت بازار و نیازهای مشتریان پاسخ میدهد. با توجه به میزان تقاضا و عرضه، قیمتها میتوانند تطبیق یابند و به موقعیت کسبوکار در بازار واکنش نشان دهند.
حتما بخوانید:ربات قیمت گذاری دیجی کالا؛ آسانترین روش برای مدیریت پنل دیجیکالا
اهداف قیمت گذاری:
- سودآوری: اهداف اصلی قیمت گذاری کالاها، سودآوری برای کسبوکار است. قیمتهای مناسب و بهینه به کسبوکار امکان میدهد تا بازگشت سرمایه و سود حاصله را به دست آورد.
- رضایت مشتریان: قیمت گذاری مناسب باعث ایجاد رضایت مشتریان میشود. اگر قیمتها نسبت به ارزش و کیفیت ارائه شده مناسب باشند، مشتریان احتمالاً بیشتر از کسبوکار خریداری میکنند و رضایت خود را نسبت به محصول یا خدمت اعلام میکنند.
- ارتقاء ارزش برند: قیمتها میتوانند تأثیر مستقیمی بر ارزش و ارتقا برند داشته باشند. قیمتهای مناسب میتوانند ارزش برند را افزایش دهند و به کسبوکار کمک کنند تا در ذهن مشتریان به عنوان یک برند با اعتبار و کیفیت معتبر ثبت شود.
- مدیریت موجودی: قیمت گذاری مناسب میتواند به مدیریت موجودی کمک کند. تعیین قیمتها براساس سیاستهای موجودی و میزان تقاضا و عرضه، به کاهش موجودیهای اضافی و افزایش راندمان کمک میکند.
اهداف قیمت گذاری کالاها معمولاً به تعادل بین میزان فروش، سودآوری، رضایت مشتریان و موفقیت کلان کسبوکار هدایت میشوند و با توجه به شرایط بازار و استراتژیهای کسبوکار تغییر میکنند.
معرفی روشهای مختلف قیمت گذاری کالاها در سیستم حسابداری و انبارداری
در سیستم حسابداری و انبار داری، قیمت گذاری کالاها برای خرید از تأثیرگذارترین جنبهها در مدیریت موثر انبارها و هزینههای تولید است. در این راستا، انواع روشهای مختلفی برای قیمت گذاری کالاها وجود دارد که به شرایط و نیازهای کسبوکارها و صنایع مختلف بستگی دارد.
از جمله این روشها میتوان به آخرین خرید، روش فایفو (FIFO (FIRST IN-FIRST OUT، روش لایفو (LIFO (LAST IN-FIRST OUT، روش شناسایی ویژه (SPECIFIC IDENTIFICATION METHOD)، روش میانگین (AVERAGE METHOD)، روش میانگین ساده، روش میانگین موزون و روش میانگین سیار اشاره کرد.
هر کدام از این روشها مزایا و معایب خاص خود را دارند و انتخاب بهینهی یکی از آنها به تحلیل دقیق نیازمند است تا کسبوکار بتواند با کنترل هزینهها و موجودیها به بهرهوری و سودآوری بالاتر دست یابد. در ادامه درباره هر یک از این روشها توضیح مختصری ارائه میدهیم.
آخرین خرید
روش آخرین خرید به معنای قیمت گذاری کالاها بر اساس آخرین هزینهای است که برای خرید کالا به وجود آمده است. در این روش، زمان ورود هر کالا به انبار نادیده گرفته میشود و فقط مقدار و هزینهی آخرین کالاهای خریداری شده به حساب گرفته میشود. این روش منجر به ارزیابی انبار با ارزش کمتر و هزینههای موجودی کمتری میشود و به ویژه در شرایط کاهش قیمتها از کاربرد بالایی برخوردار است.
روش فایفو (FIFO - FIRST IN-FIRST OUT)
در این روش، کالاها بر اساس ترتیب ورود به انبار برای قیمت گذاری در نظر گرفته میشوند. به عبارت دیگر، اولین کالا وارد شده به انبار اولین کالاست که به فروش میرسد و قیمت آن به عنوان قیمت کالاهای موجود در موجودی محاسبه میشود. این روش به طور کلی باعث انعطافپذیری بیشتر در تغییرات قیمتی محصولات میشود و از دیدگاه مالی نیز به صرفهتر و دقیقتر است.
روش لایفو (LIFO - LAST IN-FIRST OUT)
روش لایفو عکس روش فایفو عمل میکند، یعنی آخرین کالا وارد شده به انبار اولین کالاست که به فروش میرسد و قیمت آن به عنوان قیمت موجودی محاسبه میشود. این روش در شرایط کاهش قیمتها منجر به کاهش هزینهها و افزایش سود خالص میشود اما ممکن است موجب مشکلاتی در ارزیابی موجودی انبار و درک درستی از هزینهها شود.
روش شناسایی ویژه (SPECIFIC IDENTIFICATION METHOD)
این روش، هر کالا را به صورت جداگانه و به اساس هزینهی واقعی خرید آن به موجودی اضافه میکند. در این روش، هزینههای مرتبط با هر کالا به صورت مستقل محاسبه میشود و برای قیمت گذاری استفاده میشود. این روش به دقت بسیار بالایی در قیمت گذاری کالاها منجر میشود و به ویژه در صنایعی که محصولات متنوع و با ارزش بالا تولید میشوند، مناسب است.
روش میانگین ساده
در روش میانگین ساده، قیمت گذاری موجودی کالا بر اساس میانگین هزینههای خریداری شده انجام میشود. به این صورت که مجموع هزینههای خریداری شده برای هر کالا تا زمان موردنظر (معمولاً تاریخ گذشته) محاسبه میشود و سپس این مجموع بر تعداد کل موجودی کالاها تقسیم میشود تا میانگین هزینهی خریداری به دست آید.
این میانگین به عنوان قیمت کالاها در موجودی حساب میشود و در محاسبات مالی و انبارداری استفاده میشود. این روش به سادگی و دقت محاسبات مشهور است و برای صنایع با تغییرات قیمتی کمتر مناسب است.
روش میانگین موزون
در روش میانگین موزون، هر کالا بر اساس تراکم وزنی زمانی ورود به انبار میانگین محاسبه میشود. به عبارت دیگر، هر کالا به ازای هر مقدار مختلف خریداری شده، وزن خاصی به عنوان واحد ارزشگذاری در نظر گرفته میشود.
سپس با جمعآوری مجموع وزنها و مجموع هزینههای خریداری بر اساس تاریخی، میانگین موزون به دست میآید که به عنوان قیمت کالاها در موجودی بهکار میرود. این روش معمولاً در صنایعی که با تغییرات قیمتهای چشمگیر مواجه هستند، مورد استفاده قرار میگیرد.
روش میانگین سیار
در روش میانگین سیار، قیمت گذاری کالاها بر اساس میانگین هزینههای خریداری شده در بازههای زمانی مشخص صورت میگیرد. به این صورت که یک میانگین موزون برای بازههای زمانی مختلف محاسبه میشود و با توجه به تاریخ ورود کالاها به انبار، قیمت کالاها در موجودی محاسبه میشود. این روش از روشهای میانگین موزون پیچیدهتر است اما برای صنایع با تغییرات قیمتی قویتر و درک دقیقتر از قیمتها مناسب میباشد.
بررسی مفاهیم مهم در قیمت گذاری کالاها
همانطور که اشاره شد، قیمت گذاری کالاها به عنوان یکی از اصولیترین و حیاتیترین مسائل در حوزه تجارت و اقتصاد مطرح است. این فرآیند کلیدی در تعیین قیمت کالاها و خدمات مورد نیاز مشتریان، تعادل بازار، ترازنامه مالی و بهرهوری شرکتها نقش بسزایی دارد.
قیمت گذاری به معنای تعیین و تنظیم قیمت محصولات و خدمات به نحوی است که علاوه بر تأمین سودآوری برای کسب و کار، توانمندی رقابتی و جذب مشتریان را نیز تضمین کند. این فرآیند میتواند به صورت ساده و تکراری یا پیچیده و مبتنی بر روشهای پیشرفته انجام شود. در ادامه، به مفاهیم مهمی که در قیمت گذاری کالاها مورد استفاده قرار میگیرند، پرداخته خواهد شد.
قیمت
قیمت به میزان پول یا ارزش مالی که مشتری برای خرید یک محصول یا خدمت باید پرداخت کند، اشاره دارد. این مقدار به صورت معمول به عنوان یک عدد نمایش داده میشود و تعیین قیمت مناسب محصولات و خدمات بر اساس بازار، رقبا، هزینهها و ارزش ارائهشده برای مشتریان، از اهمیت بالایی برخوردار است.
هزینه
هزینه به میزان مال یا منابعی که برای تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت بهکار میرود، اشاره دارد. هزینهها میتوانند شامل هزینههای تولید، هزینههای نگهداری، هزینههای بازاریابی و هزینههای مدیریتی باشند. تعیین قیمتها باید با در نظر گرفتن هزینههای مرتبط با تولید و عرضه محصولات و خدمات انجام شود تا بتواند به سودآوری کسب و کار کمک کند.
ارزش
ارزش به ارتباط بین منافع و فوایدی که مشتری از محصول یا خدمت دریافت میکند و قیمتی که برای آن پرداخت میکند، اشاره دارد. ارزش میتواند شامل عواملی مانند کیفیت محصول، خدمات پس از فروش، مزایای رقابتی و نیازهای احساسی مشتریان باشد.
تعیین قیمتها باید با در نظر گرفتن ارزش ارائهشده به مشتریان انجام شود تا مشتریان به خرید محصولات و خدمات ترغیب شوند و رضایتمندی آنها از خریداری افزایش یابد.
تقاضا و عرضه
تقاضا و عرضه به تعداد محصولات یا خدماتی که مشتریان آماده به خرید هستند و تعداد محصولات یا خدماتی که در بازار موجود است، اشاره دارند. در تقاضا و عرضه تعیین قیمتها باید با در نظر گرفتن میزان تقاضا و عرضهها انجام شود تا تعادل بازار حفظ شود و قیمتها بهطور متناسب با نیازها و محدودیتهای بازار تعیین گردند.
رقابت
وجود رقابت و رقبا در بازار تأثیر مستقیمی بر قیمت گذاری دارد. در صورت وجود رقبا با قیمتهای رقابا باید رقابت کرد و این میتواند به قیمتهای مناسبتری برای مشتریان منجر شود.
استراتژی قیمت گذاری کالا
استراتژیهای مختلف قیمت گذاری میتوانند به تعیین قیمتها کمک کنند. برخی از استراتژیهای قیمت گذاری معروف شامل قیمت گذاری بر اساس هزینه، قیمت گذاری بر اساس رقبا، قیمت گذاری با تخفیف، قیمت گذاری با تعیین بازار هدف و قیمت گذاری پویا هستند.
هدف
هدفهای مختلفی برای قیمت گذاری وجود دارد، از جمله حصول به سود، رقابت با رقبا، جذب مشتریان جدید، ایجاد ارزش برای مشتریان و حفظ بازار.
آشنایی با استراتژی قیمت گذاری کالاها
استراتژی قیمت گذاری کالاها به عنوان یکی از عوامل اساسی و تصمیمگیریهای حیاتی در مدیریت کسب و کار، اهمیت بسیاری دارد. این استراتژیها تعیین میکنند که یک کسب و کار چگونه قیمت محصول یا خدمات خود را تعیین میکند و به چه نحوی بازار را هدایت میکند.
استراتژی قیمت گذاری کالاها بهطور مستقیم تأثیرگذار بر عملکرد مالی کسب و کار است و میتواند به حداکثر رساندن سود، افزایش رقابتپذیری، جلب مشتریان جدید، حفظ مشتریان فعلی و تعیین موقعیت محصول در بازار کمک کند.
انتخاب درست استراتژی قیمت گذاری به تعیین میزان فروش و تاثیرگذاری بر جذب مشتریان و رقبا کمک میکند و در نهایت در تحقق اهداف مالی و رشد کسب و کار نقش دارد.
عدم توجه به استراتژی قیمت گذاری مناسب میتواند منجر به از بین رفتن ارزش کسب و کار شود و در نتیجه اثر مخربی بر عملکرد کلی آن بگذارد. بنابراین، اهمیت استراتژی قیمت گذاری به عنوان یکی از اصولیترین عوامل در مدیریت موفق کسب و کارها نباید نادیده گرفته شود.
قیمت گذاری بر اساس قیمت تمام شده (Cost-Based Pricing)
این روش قیمت گذاری بر اساس هزینههای تولید یا عرضه کالا یا خدمات تعیین میشود. در این روش، شرکتها تمام هزینههای مرتبط با تولید یا ارائه محصول خود را شامل هزینههای تولید، هزینههای نگهداری، هزینههای بازاریابی و هزینههای اداری در نظر میگیرند و به علاوه یک مارجین سود معقول اضافه میکنند تا قیمت نهایی را تعیین کنند. این روش بهعنوان یکی از روشهای ساده و قابل اجرا در نظامهای حسابداری و انبارداری استفاده میشود.
قیمت گذاری برحسب رقابت و ارزش کالا در ذهن مشتری (Perceived-Value Pricing)
این روش قیمت گذاری کالاها بر اساس ارزش محصول یا خدمات در ذهن مشتریان تعیین میشود. این ارزش میتواند از طریق ویژگیها، کیفیت، نوآوری یا مزایای محصول نسبت به رقبا به وجود آید.
با استفاده از این روش، شرکتها ممکن است قیمت محصول خود را بیشتر از قیمتهای رقبا تعیین کنند اما با ارائه ارزش بیشتر، مشتریان بهراحتی این افزایش قیمت را قبول میکنند.
قیمت گذاری بر اساس میزان تقاضا و وضعیت بازار (Market-Based Pricing)
در این روش قیمت گذاری کالاها، شرکتها قیمت محصولات خود را بر اساس میزان تقاضا و وضعیت بازار تعیین میکنند. اگر تقاضا برای محصول بالا باشد و بازار رقابتی نیز بهخوبی پوشش داده شده باشد، ممکن است قیمتها بالاتر از میزان تولید برآیند.
در مقابل، اگر تقاضا پایین باشد یا بازار رقابتی نیازها را پوشش ندهد، قیمتها ممکن است پایینتر از هزینههای تولید تعیین شود تا محصول بهراحتی فروخته شود. این روش بهعنوان یک رویکرد انعطافپذیر و واکنشپذیر به شرایط بازار استفاده میشود.
چگونه قیمت گذاری کالاها را انجام دهیم؟
مراحل قیمت گذاری کالاها یا چگونگی تعیین قیمت فروش یک محصول، فرایندی است که شرکتها برای تعیین قیمت نهایی محصول خود انجام میدهند. این مراحل به شرکتها کمک میکنند تا قیمتی را تعیین کنند که بهطور همزمان تقاضا را پوشش دهد، بازگشت سرمایه را تضمین کند و همچنین سودآوری را ایجاد کند. مراحل قیمت گذاری عموماً شامل موارد زیر میشوند:
- تحلیل بازار: در این مرحله، شرکتها بازار هدف خود را تحلیل میکنند و مشخص میکنند که مشتریان چه نیازها و خواستههایی دارند و چگونه رقبا در بازار عمل میکنند.
- تعیین هزینه: شرکتها هزینههای مرتبط با تولید یا ارائه محصول را محاسبه میکنند. این هزینهها میتواند شامل هزینههای تولید، توزیع، بازاریابی، مدیریت و سایر هزینههای مرتبط با فرآیند تولید و عرضه محصول باشد.
- تعیین هدفها: شرکتها هدفهای خود را در تعیین قیمت محصول مشخص میکنند. این هدفها میتوانند شامل کسب سهم بازار، ایجاد سودآوری مطلوب، جلب مشتریان جدید و یا افزایش ارزش افزوده محصول باشند.
- انتخاب استراتژی قیمت گذاری: شرکتها استراتژی قیمت گذاری خود را بر اساس هدفها، هزینهها و شرایط بازار انتخاب میکنند. استراتژیهای معمول شامل قیمت گذاری ارزش مشتری، قیمت گذاری رقابتی، قیمت گذاری اسکیمینگ و قیمت گذاری نیمهجامد (Penetration Pricing) هستند.
- تعیین قیمت نهایی: در این مرحله، قیمت نهایی محصول تعیین میشود. شرکتها با استفاده از اطلاعات مراحل قبلی، قیمتی را تعیین میکنند که بازار را جذب کند و به تحقق هدفهای موردنظر برسد.
- پایش و بهروزرسانی: پس از تعیین قیمت نهایی، شرکتها نیاز به پایش بازار و عملکرد محصول دارند. اگر بازار و شرایط تغییر کنند، ممکن است نیاز به بهروزرسانی استراتژی قیمت گذاری وجود داشته باشد. این پروسه بهصورت دورهای و با توجه به تغییرات بازار انجام میشود.
مدلهای قیمت گذاری کالاها و خدمات
مدلهای قیمت گذاری کالاها و خدمات، انواع مختلفی از استراتژیها و روشها هستند که شرکتها برای تعیین قیمت محصولات و خدمات خود استفاده میکنند. این مدلها بر اساس متغیرهای مختلفی مانند هدفها، هزینهها، بازار، محصول، مشتریان و رقبا تعیین میشوند.
اهمیت مدلهای قیمت گذاری در تحقق اهداف شرکتها، تأثیر مستقیم در جذب مشتریان، رقابت با رقبا و ایجاد سودآوری است. با استفاده از مدلهای قیمت گذاری مناسب، شرکتها میتوانند به طور دقیقتر و اثربخشتر قیمتهای مناسب برای محصولات و خدمات خود تعیین کنند و در بازار رقابتی بهتر عمل کنند.
همچنین، انتخاب مدلهای قیمت گذاری مناسب باعث میشود تا شرکتها بتوانند از مزیت رقابتی خود بهرهمند شوند و با ارائه قیمتهای مناسب، توجه و رضایت مشتریان را جلب کنند.
قیمت گذاری نفوذی (Penetration Pricing / Loss-Leader Pricing)
تعریف: در این روش، قیمت کالا یا خدمت بهطور موقتی به حداقل میزان تعیین میشود تا محصول جدید وارد بازار شود. هدف این روش جذب مشتریان جدید و ایجاد بازاریابی مؤثر است.
مناسب برای: کسب و کارهایی که میخواهند با وارد کردن محصول جدید یا ارائه خدمت تازه، سهم بازار را افزایش دهند و محصول خود را در آن معرفی کنند.
نمونه: شرکتهای تولیدی گوشیهای هوشمند که با ارائه محصولات جدید با قیمت کمتر نسبت به رقبا، توانستهاند سهم بازار را افزایش دهند و مشتریان جدیدی را جذب کنند.
قیمت گذاری اقتصادی (Economy Pricing)
تعریف: در این روش، قیمت کالا یا خدمت بهطور کمیاب و اقتصادی تعیین میشود تا به مشتریان حساس به قیمت ارائه شود. هدف این روش کاهش هزینهها و جلب مشتریان با کمترین هزینههای بازاریابی است.
مناسب برای: کسب و کارهایی که میخواهند با ارائه محصولات یا خدمات با قیمت مناسب، به مشتریان حساس به قیمت، سودآوری بالا داشته باشند.
نمونه: شرکتهای تولیدی محصولات مصرفی یا سوپرمارکتها که با ارائه محصولات با قیمت اقتصادی، توانستهاند مشتریان محصولات خود را جلب کنند.
قیمت گذاری فریمیوم (Freemium Pricing)
تعریف: در این روش، محصول یا خدمت اصلی بهصورت رایگان ارائه میشود ولی برای دسترسی به ویژگیها یا مزایای اضافی، مشتریان نیاز به پرداخت هزینه دارند. هدف این روش جذب مشتریان با ارائه نمونه رایگان از محصول و پس از جذب آنها، ارائه ویژگیها و مزایای اضافی به ازای هزینه است.
مناسب برای: کسب و کارهایی که میخواهند با ارائه نمونه رایگان از محصول، مشتریان را جذب کنند و سپس با ارائه ویژگیها و خدمات اضافی به ازای هزینه، سودآوری خود را افزایش دهند.
نمونه: شرکتهای نرمافزاری که اپلیکیشنها و بازیهای رایگان ارائه میدهند و برای دسترسی به سطوح بالاتر یا قابلیتهای اضافی، کاربران نیاز به پرداخت هزینه دارند.
قیمت گذاری روانی (Psychological Pricing)
تعریف: قیمت گذاری روانی یک روش در قیمت گذاری کالاها و خدمات است که بر اساس عوامل روانی و رفتاری مشتریان انجام میشود. در این روش، قیمتها بهطور متقن به اعدادی نزدیک به یک عدد کامل، گرد میشوند (مثلاً 9.99 یا 19.95) تا مشتریان را به خرید ترغیب کنند و تحریک بیشتری در ایجاد احساس تخفیف و ارزش به مشتریان بدهند.
مناسب برای: این روش قیمت گذاری به ویژه برای کسبوکارهای خردهفروشی، سوپرمارکتها، رستورانها، کافهها و فروشگاههای آنلاین کارآمد است.
نمونه کسب و کار: یک فروشگاه آنلاین میتواند از روش قیمت گذاری روانی برای محصولات مختلف خود استفاده کند. بهعنوان مثال، محصولاتی با ارزش کمی را با قیمتهای 9.99 دلار یا 19.95 دلار عرضه کند تا به مشتریان احساس تخفیف و ارزش بیشتری دهد و ایجاد تحریک در خرید ایجاد شود.
قیمت گذاری سرشیرگیری (Price Skimming)
تعریف: قیمت گذاری سرشیرگیری یک روش در قیمت گذاری است که محصولات یا خدمات با ارزش بالا و منحصر به فرد به بازار عرضه میشوند و قیمتها در ابتدا بسیار بالا تعیین میشوند و سپس به مرور زمان به میزانی کاهش مییابند.
مناسب برای: این روش قیمت گذاری بیشتر برای محصولات و خدماتی با ویژگیهای جدید و منحصر به فرد که نیاز به بازپرداخت هزینههای تحقیق و توسعه دارند، مناسب است.
نمونه کسب و کار: یک کمپانی تولید کننده تلفن همراه میتواند محصول جدید خود را با ویژگیهای منحصر بهفرد با قیمت بسیار بالا عرضه کند و سپس به مرور زمان با توجه به رقابت و ورود رقبا به بازار، قیمتها را کاهش دهد.
قیمت گذاری گرفتارکننده (Captive Product Pricing)
تعریف: قیمت گذاری گرفتار ننده یک روش در قیمت گذاری کالاها و خدمات است که محصول یا خدمتی به قیمت نسبتاً پایین به مشتریان ارائه میشود، اما برای استفاده از آن مشتری نیاز به خرید محصول یا خدمتهای دیگری نیز دارد که با قیمت بالاتر ارائه میشوند.
مناسب برای: این روش قیمت گذاری بیشتر برای کسبوکارهایی مناسب است که محصول یا خدمت اصلی را با قیمت پایین عرضه کرده و سپس از مشتریان برای خرید محصولات یا خدمات دیگر خود استفاده میکنند.
نمونه کسب و کار: یک شرکت تولید کننده پرینتر ممکن است پرینتر را با قیمت پایین به مشتریان ارائه کند، اما برای استفاده از آن نیاز به خرید محصولات جایگزین یا مرتبطی نظیر جوهر، کارتریج و کاغذ داشته باشید که با قیمتهای بالاتری ارائه میشوند.
قیمت گذاری پویا- قیمت گذاری بر مبنای زمان (Dynamic Pricing / Time-Based Pricing)
تعریف: قیمت گذاری پویا یا قیمت گذاری بر مبنای زمان، یک روش قیمت گذاری کالاها و خدمات است که در آن قیمتها بر اساس تغییرات در عوامل زمانی مثل زمان ارائه، فصل، روزهای هفته، ساعات روز و حتی تعطیلات تعیین میشوند. این روش به کسبوکار اجازه میدهد تا قیمتها را در طول زمان و با توجه به تقاضا و عرضه بازار تنظیم کند.
مناسب برای: این روش قیمت گذاری به ویژه برای کسبوکارهایی که تحت تأثیر تغییرات زمانی قرار میگیرند و نیاز به تنظیم مداوم قیمتها دارند، مناسب است. از جمله کسبوکارهای گردشگری، هتلها، شرکتهای حملونقل، سیستمهای رزرواسیون آنلاین و فروشگاههای آنلاین.
نمونه کسب و کار: یک شرکت حملونقل هوایی میتواند در تعیین قیمتهای بلیطها، قیمتها را بر اساس فصل، زمان سفر (مثلاً روزهای غیر تعطیل) و میزان تقاضا تنظیم کند. همچنین، یک فروشگاه آنلاین میتواند در تعطیلات و فصلهای خاص، تخفیفها و قیمتهای ویژه ارائه دهد.
قیمت گذاری بر مبنای بازار (Market-Based Pricing)
تعریف: قیمت گذاری بر مبنای بازار یا همان قیمت گذاری مطابق بازار، یک روش قیمت گذاری است که قیمتها بر اساس واکنشها و نیازهای بازار تعیین میشوند. در این روش، کسبوکار با تحلیل بازار، رقبا و تقاضای مشتریان، قیمتها را تنظیم میکند.
مناسب برای: این روش قیمت گذاری برای کسبوکارهایی که در بازار رقابتی و پویایی فعالیت میکنند، مناسب است. بهویژه کسبوکارهایی که با محصولات و خدمات مشابه رقابت میکنند و نیاز به تطبیق سریع با تغییرات بازار دارند.
نمونه کسب و کار: یک شرکت تولید کننده گوشیهای هوشمند ممکن است قیمتها را بر اساس قیمتهای رقبا و نیازهای مشتریان تعیین کند. همچنین، یک خدمات رزرواسیون هتل آنلاین ممکن است در تعیین قیمتها به نتایج تحقیقات بازار و تغییرات تقاضا و عرضه واکنش نشان دهد.
قیمت گذاری مجموعهای (Pricing Bundle)
تعریف: قیمت گذاری مجموعهای یا قیمت گذاری بستهای، یک روش قیمت گذاری است که در آن محصولات و خدمات مختلف بهصورت بسته یا مجموعهای به مشتریان عرضه میشوند و قیمت کل بسته کمتر از مجموع قیمت اجزاء است.
مناسب برای: این روش قیمت گذاری برای کسبوکارهایی مناسب است که محصولات یا خدمات مرتبط و همزمان به مشتریان ارائه میدهند و میخواهند ترغیب مشتریان به خرید بیشتر داشته باشند.
نمونه کسب و کار: یک شرکت پختوپز ممکن است طبقهبندی غذاها را بهصورت بستههای مختلف ارائه کند که قیمت کل بستهها کمتر از قیمت هر غذا بهتنهایی باشد. همچنین، یک شرکت نرمافزاری ممکن است برنامهها و ابزارهای مختلف خود را بهصورت بستههای نرمافزاری به مشتریان ارائه دهد.
قیمت گذاری جغرافیایی (Geographical Pricing)
تعریف: قیمت گذاری جغرافیایی، روشی است که در آن قیمتهای محصولات یا خدمات بر اساس مکانهای جغرافیایی مختلف تنظیم میشوند. این روش میتواند شامل قیمتهای مختلف برای مناطق مختلف یا کشورها باشد.
مناسب برای: کسبوکارهایی که با محدودیتهای جغرافیایی مواجه هستند و نیاز به تنظیم قیمتها بهصورت محلی دارند، از قیمت گذاری جغرافیایی استفاده میکنند.
نمونه کسب و کار: یک شرکت تولید کننده ماشین ممکن است قیمتها را بر اساس قوانین و مقررات کشورها و مالیاتها در هر منطقه جغرافیایی تنظیم کند. همچنین، یک شرکت فروشگاهی آنلاین ممکن است قیمتها را بر اساس هزینههای حملونقل و مکانهای تحویل محصول به مشتریان مختلف تنظیم کند.
قیمت گذاری بالا (Premium Pricing)
تعریف: قیمت گذاری بالا یا همان قیمت گذاری با کیفیت، روشی است که در آن محصولات یا خدمات با قیمت بالاتر از میانگین بازار عرضه میشوند. این روش به کسبوکار اجازه میدهد تا بر اساس برند، کیفیت، منحصربفردی و یا تجربه خاصیت خود را به مشتریان نشان دهد.
مناسب برای: کسبوکارهایی که محصولات یا خدمات با کیفیت و منحصربهفرد عرضه میکنند و به دنبال ارتقاء برند و محصول خود هستند، از قیمت گذاری بالا استفاده میکنند.
نمونه کسب و کار: یک شرکت تولید کننده لوازم الکترونیکی ممکن است محصولات با کیفیت و ویژگیهای منحصربهفرد را با قیمتهای بالاتر از رقبا عرضه کند. همچنین، یک هتل لوکس میتواند با ارائه خدمات و تجربهای بینظیر، قیمتهای بالاتری را نسبت به هتلهای معمولی تعیین کند.
قیمت گذاری رهبری محصول-کیفیت (Product-Quality Leadership)
تعریف: قیمت گذاری رهبری محصول-کیفیت، روشی است که در آن محصولات یا خدمات با کیفیت بسیار بالا و برتر عرضه میشوند و قیمتها بر اساس کیفیت و ارزش محصول تعیین میشوند.
مناسب برای: کسبوکارهایی که تمرکزشان بر روی کیفیت بالا و رهبری در صنعت است و محصولات یا خدمات با ارزش و استثنایی ارائه میدهند، از قیمت گذاری رهبری محصول- کیفیت استفاده میکنند.
نمونه کسب و کار: یک شرکت تولید کننده لباسهای لوکس ممکن است لباسهای بسیار با کیفیت و طراحیهای منحصربهفرد را با قیمتهای بالاتر عرضه کند. همچنین، یک رستوران لوکس میتواند با سرو غذاهای خاص و ایجاد تجربهای ویژه، قیمتهای بالاتری را نسبت به رستورانهای دیگر تعیین کند.
مقالات مرتبط
نحوه پاسخگویی به شکایات مشتری از طریق ایمیل
12 نکته برای تخفیف گذاری درست جهت فروش بیشتر
14 تا از بهترین استراتژی های فروش اینترنتی که میتو...
7 تکنیک اصلی که باید برای نوشتن توضیحات محصول بدان...
9 راهکار افزایش فروش در تیمچه
بهترین راهکارهای افزایش فروش در بایا
۱۵ ترفند کاربردی برای افزایش فروش در دیجی کالا
5 تغییر عادت خرید پس از همه گیری کرونا و 7 محصول پ...